اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کوشک

نویسه گردانی: KWŠK
کوشک . [ ش َ ] (ص ) به معنی کوچک باشد. (برهان ). کوچک و خرد. (ناظم الاطباء). کوچک . (فرهنگ فارسی معین ). || مردم کوچک اندام را نیز گویند و معرب آن قوشق است . (برهان ). مردم کوچک اندام . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
کوشک بی بی چه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز است که 962 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
قره آغاج کوشک . [ ق َ رَ ج ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 19 هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 43 هزار...
علی آباد کوشک بامداد. [ ع َ دِ کو ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قنقری بالا (علیا) از بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده واقع در 62 هزارگزی ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.