اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کوک

نویسه گردانی: KWK
کوک . (ترکی ، ص ) به زبان ترکی رنگ کبود را خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). به زبان ترکی کبود باشد. (فرهنگ رشیدی ). به ترکی به واو معروف به معنی کبود و نیلگون . (غیاث ). به زبان ترکی رنگ کبود را کوک و کوک گنبد، یعنی گنبد کبود و از این روی آلوچه نرسیده را کوکجه خوانند و بر سبز نیز اطلاق کنند اما ترکان عراق به ضم کاف فارسی و واو معدوله گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). به ترکی کبود. آبی . (فرهنگ فارسی معین ) :
جدول کشید صفحه ٔ کوک افق به نال
بیرنگ زد رواق معلق به مشک ناب .

نزاری (از فرهنگ جهانگیری ).


|| به ضم کاف و واو غیرملفوظ و سکون کاف عربی ، در ترکی به معنی چاق و تندرست . (غیاث ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
قلعه کوک . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بافت بخش بمپور شهرستان ایرانشهر، واقع در 58هزارگزی جنوب بمپور، کنار راه مالرو چانف به...
کوک و کلک . [ کو ک ُ ک َ ل َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) از اتباع است . حیله .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلک شود.- کوک و کلک کردن ...
نوعی انبر دست که در تعمیر بال و بدنه ی هواپیما برای پیوستن موقتی دو صفحه ی فلزی جهت سوراخکاری و یا پرچکاری از آن استفاده می شود (کلیکو پلایرز)
چهارتخته کوک . [ چ َ ت َ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه . 115 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محص...
ساعت دسته کوک . [ ع َ ت ِ دَ ت َ / ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعتی که در آن فروشدن خورشید (هنگام اذان مغرب )، مبداء (ساعت 12) قرار گیرد و...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.