اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کوک

نویسه گردانی: KWK
کوک . [ کُک ْ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ کک . زغال سنگ که یک بار سوخته و خاموش شده و بازسوختنی در آن هست . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کک . زغالی که از سوختن ناقص یا تصفیه ٔ تقطیر زغال سنگ حاصل شود. کک تقریباً کربن خالص است و بدون بجا گذاشتن خاکستر کاملاً می سوزد و حرارت زیاد تولید می کند و بدین جهت یکی از مواد سوختنی بسیار عالی جهت کوره های ذوب آهن و دیگر فلزات است . معمولاً جهت تهیه ٔ کک ، زغال سنگ را در کوره های مخصوص با جریان هوای کم می سوزانندتا گازها و دیگر مواد خارجی آن بسوزد و کک باقی ماند. (فرهنگ فارسی معین ذیل کک ). و رجوع به کُک شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
قلعه کوک . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بافت بخش بمپور شهرستان ایرانشهر، واقع در 58هزارگزی جنوب بمپور، کنار راه مالرو چانف به...
کوک و کلک . [ کو ک ُ ک َ ل َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) از اتباع است . حیله .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلک شود.- کوک و کلک کردن ...
نوعی انبر دست که در تعمیر بال و بدنه ی هواپیما برای پیوستن موقتی دو صفحه ی فلزی جهت سوراخکاری و یا پرچکاری از آن استفاده می شود (کلیکو پلایرز)
چهارتخته کوک . [ چ َ ت َ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه . 115 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محص...
ساعت دسته کوک . [ ع َ ت ِ دَ ت َ / ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعتی که در آن فروشدن خورشید (هنگام اذان مغرب )، مبداء (ساعت 12) قرار گیرد و...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.