اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کوه

نویسه گردانی: KWH
کوه . (اِخ ) دهی از دهستان سیاهو که در بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع است و 165 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
کوه سنج . [ س َ ] (نف مرکب ) هر چیز که به وزن و ثقل کوه باشد. (ناظم الاطباء). چیزی که وزن کوه داشته باشد و آن به تخمین و قیاس باشد چه ک...
کوه شاد. (اِخ ) دهی از دهستان احمدی که در بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس واقع است و 1373 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
کوه زای . (نف مرکب ) کوه زا. رجوع به کوه زا شود.
کوه زرد. [زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان عقیلی که در بخش عقیلی شهرستان شوشتر واقع است . 400 تن سکنه دارد که از طایفه ٔ بختیاری هستند. (از فرهنگ ...
کوه زرگ . [ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوهمره سرخی که در بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع است و 154 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج...
کوه زین . (اِخ ) دهی از دهستان ابهررود که در بخش ابهر شهرستان زنجان واقع است و 267 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
کوه جگر. [ ج ِ گ َ ] (ص مرکب ) کنایه از مردم صاحب حوصله و دلیر و شجاع باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). کنایه از مردم شجاع و دلاور. (آنندراج ). ...
ازن کوه . [ اُ زُ ] (اِخ ) کوهی است در لاریجان . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 157 بخش انگلیسی از نقشه های شتال و دمرگان ).
باد کوه . [ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام بادی که در بابل سر و نواحی آن از آغاز شبانگاه تا بامداد وزد و در اول گرم و سپس خنک باشد. در ت...
پره کوه . [ پ َ رَ ] (اِخ ) نام یکی از دیه های هزارجریب مازندران . (مازندران و استراباد رابینو).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۲۶ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.