اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کیانوش

نویسه گردانی: KYANWŠ
کیانوش . (اِخ ) یکی از دو برادر فریدون . (ناظم الاطباء) :
یکی بود از ایشان کیانوش نام
دگر نام پرمایه ٔ شادکام .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
کیانوش از ترکیب (کیا + نوش) تشکیل شده که کیا به معنی پدر،آباء،نیا بوده و نوش به معنی دوست و دوست دارنده بوده و این ترکیب به معنی دوست و دوست دارنده پد...
کیا واژه ای می باشد گرفته شده از کی و در معنی پادشاه بزرگ بکار می رفته... نوش به معنی نزدیک ، دلپسند و عزیز می آمده ... (نوش جان یعنی نزدیک به جان ، چ...
این نام در پهلوی از دو بخش ساخته شده است: 1- kay (پادشاه، شاه). 2 - انوش anush (جاویدان، نامیرا) که در پهلوی anosh خوانده می شده است. روی هم به معنی پ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
غلام سخی
۱۳۸۸/۰۴/۲۱ Iran
1
0

من نام پسر خود را کیانوش نهادم و این درحالی بود که یک سریال ایرانی از تلویزیون بنام بربره پخش میشد که پسر من به دنیا امد و من شخصیت کیانوش را که بازی میکرد پسندیدام و پسر خود را کیانوش نام نهادم و خوشبختانه بعدا از جستجو در فرهنگ ها دیدم که نامی خوبی بوده
و برادر فریدون شاه میباشد که فردوسی از او در شاهنامه یاد نموده است . تشکر

کیانوش انصاری
۱۳۹۰/۰۸/۰۷ Iran
0
0

کی+ا+نوش
کی= بزرگ
ا= در اینطور کلمات در فارسی اصیل خواستن معنا می دهد
نوش= شیرین، دوست داشتنی، خوب، خواستن و...

کیانوش= بزرگ خواستن، بزرگ آرزو و...
بزرگ اندیش - آرمان گرا - بزرگ خواه - خدا دوست - بزرگ (نهایت) دوست (خواه)


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.