اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کیصی

نویسه گردانی: KYṢY
کیصی . [ صا ] ۞ (ع ص ) آنکه تنها خورد و تنها فرودآیدو همواره در بند غم خویش باشد و پروای کسی ندارد. کَیْصی ̍. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد): فلان کیصی ؛ فلان تنها می خورد و تنها زیست می کند و در بند غم خویش است و پروای کسی ندارد. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کیصی . [ ک َ صا ] (ع ص ) رجوع به مدخل قبل شود.
کیسی . [ سا ] ۞ (ع ص ، اِ) ج ِ کیّس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به کیّس شود.
کیسی . [ کیس ْ سی ] (اِخ ) کاس سو. (ایران باستان ص 157). رجوع به کاس سو و کاسیان شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.