اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کیمیاء

نویسه گردانی: KYMYAʼ
کیمیاء. (معرب ، اِ) کیمیا. (اقرب الموارد). رجوع به کیمیا شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
کیمیا. (معرب ، اِ) کیمیاء. عملی است مشهور نزد اهل صنعت که به سبب امتزاج روح و نفس ، اجساد ناقصه را به مرتبه ٔ کمال رسانند یعنی قلعی و مس ...
آنچه یافت می نشود. به سنگ یا جوهر فلاسفه نیز می گویند. آنچه مس را به طلا بگرداند.
کیمیا کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ناقصی را به مرتبه ٔ کمال رساندن : اقبال شاه گوید من کیمیاگرم کز خاک و گل به دولت او کیمیا کنم . مسعودسعد...
اصحاب کیمیا. [ اَ ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کیمیاگران . گروهی که میپنداشتند میتوان از راه بدست آوردن ماده ٔ اکسیر، زر و سیم بروش مصنوعی ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.