گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گارگامل نویسه گردانی: GARGAML گارگامل . [ م ِ ] (اِخ ) ۞ زوجه ٔ گران گوزیه و مادر گارکان توا قهرمان کتاب رابله ۞ . او بسیار فربه بود و اشتهای خارق العاده ای داشت . رجوع به ماده ٔ بعد شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود