اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گاز

نویسه گردانی: GAZ
گاز. (اِ) درخت صنوبر که ستون کنندش . (حاشیه ٔفرهنگ اسدی نخجوانی از صحاح الفرس ). ۞ و در پهلوی گاس با سین است :
یکی چادری جوی پهن و دراز
بیاویز چادر ز بالای گاز.

ازرقی (از حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ).


اصح کاز و کاژ است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
گعز. (گِ. عِ؛ ا. ). زبان گعز، یکی از زبان‌های باستانی سامی جنوبی است که در محل کنونی کشورهای اریتره و شمال اتیوپی در شاخ آفریقا گسترش یافته‌است. این...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.