اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گاف

نویسه گردانی: GAF
گاف . (اِ) نام حرف بیست و ششم از الفبای فارسی و از حروف معقوده . رجوع به «گ » شود. || شکاف . درز :
بیامد قلون تا بنزدیک در
ز گاف در خانه بنمود سر.

فردوسی .


ظاهراً «کاف » صحیح است ، مخفف شکاف . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به کاف شود. || لاف که سخنان دروغ و گزاف و لاطائل و تجاوز کردن از حد و اندازه ٔ خود باشد. (برهان ).اغراق .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
اشتباه بزرگ کردن. این واژه معنی قبیحی دارد (مخفف گه زدن) ولی در اثر کثرت استعمال قبح خود را از دست داده است و به صورت روزمره در صحبت عوام بسیار به کار...
گاف دادن. اشتباهی نمودن، حرفی زشت و یا نابجائی گفتن. کلمهٌ گاف در اینجا کلمهٌ Gaffe میباشد که در اصل فرانسوی بوده و با همین املاء، و گاهی بصورت Gaff، ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.