اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گاو جنگی

نویسه گردانی: GAW JNGY
گاو جنگی . [ وِ ج َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گاو نر که آن را برای جنگیدن تربیت کنند :
کل همچو گاو جنگی هر کس بینه بزنه
در شان کل خدا گفت کلا لینبذن .

اشعری مازندرانی (در باب پهلوان کچل ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.