اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گاو سفالین

نویسه گردانی: GAW SFALYN
گاو سفالین . [ وِ س ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از خم شراب . (آنندراج ) (غیاث ). صراحی و ظرفی که آن را ازسفال بهیأت گاو ساخته باشند. (برهان ) :
گاو سفالین که آب لاله ٔ تر خورد
ارزن زرینش از مسام برآمد.

خاقانی .


رجوع به گاو سفالی و گاو زر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.