اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گپ زدن

نویسه گردانی: GP ZDN
گپ زدن . [ گ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) گفتن . سخن گفتن .بیهوده و دراز گفتن . پر گفتن . پرگویی کردن . در تداول عامه نیز مستعمل است . رجوع به گپ شود :
هر کجا زلف ایازی دید خواهی در جهان
عشق بر محمود بینی گپ زدن بر عنصری .

سنائی .


چند گویی خواهر من پارساست
گپ مزن گرد حدیث او مگرد.

انوری .


جمله زین سویی از آن سو گپ مزن
چون نداری مرگ هرزه جان مکن .

مولوی (مثنوی ).


چون زن صوفی تو خائن بوده ای
دام مکر اندر دغا بگشوده ای
که ز هر ناشسته رویی گپ زنی
شرم داری و از خدای خویش نی .
مولوی (مثنوی چ خاور دفتر چهارم ص 219 س 19، 20).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
گ با فتحه و پ با ساکن. با مصدر گپیدن، به معنی (سخن گفتن، صحبت کردن، حرف زدن و گفتگو) می باشد، در زبان عامه با مصدر مرکب( گپ زدن) بکار برده می شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.