گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گراش نویسه گردانی: GRʼŠ گراش .[ گ َ ] (اِ) ۞ خراش . || (ص ) پراکنده و پریشان . (برهان ) (آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی گراش گراش . [ گ ِ ] (اِخ ) قصبه ای است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان لار، واقع در 22هزارگزی باختر لار و کنار راه فرعی لاربه خنج . از نقاط گرم... گراش گراش . [ گ َ ] (اِخ ) سه فرسخی مغربی شهر لار است . (فارسنامه ٔ ناصری ص 291). گراش گراش شهری است در جنوب استان فارس و در ۲۶۰ کیلومتری جنوب شرقی شیراز و ۲۱۰ کیلومتری شمال غربی بندرعباس قرار دارد. جمعیت این شهر بالغ بر ۴۹۰۰۰ نفر است. ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود