اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گران بودن

نویسه گردانی: GRʼN BWDN
گران بودن . [ گ ِدَ ] (مص مرکب ) آبستن بودن . حامل بودن :
گران بود و اندر شکم بچه داشت
همی از گرانی بسختی گذاشت .

فردوسی .


|| گران بودن بیمار کنایه از مشرف بودن بیماربر مرگ . (آنندراج ). کنایه از اشتداد بیماری که بیم مرگ در آن باشد. (مجموعه ٔ مترادفات ص 71) :
پروانه تا دم صبح مشکل که زنده ماند
بیدار باش ای شمع بیمار ما گران است .

نصرت (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.