اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گران خیز

نویسه گردانی: GRʼN ḴYZ
گران خیز. [ گ ِ ] (نف مرکب ) به معنی گران پای . (آنندراج ). دیربلندشونده و سخت از جای برخیزنده :
اگرچه شیرپیکر بود پرویز
ملک بود و ملک باشد گران خیز.

نظامی .


از گران خیزان خواب صبح فصل گل مباش
میرسد خوابی که بیداری فراموشت شود.

رضی دانش (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.