اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گرانی

نویسه گردانی: GRʼNY
گرانی . [ گ ِرْ را ] (اِخ ) از بلوکات گروس ، حد شمالی گرانی ، شرقی پیرتاج ، جنوبی سیلتان و غربی سیاه منصور، مرکز حسن آباد، عده ٔ قری 54، مساحت 8/8 فرسخ و جمعیت آن 11123 تن است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 450).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
گرانی . [ گ ِ ] (حامص )مقابل ارزانی در نرخ . گرانی بها: این روزها گرانی بیداد می کند. || سختی . دشواری : چون چنین است مرا بی تو بقایی نبو...
گِرانی. (فیزیک) رُبایشِ گِرانِشی. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Gravity می باشد.
جان گرانی . [ گ ِ ] (حامص مرکب ) عمل جان گران . سخت جانی : جوانی و از عشق پرهیز کردن چه باشد ندانی بجز جان گرانی . فرخی .ترسم که این را از ج...
گرانی گوش . [ گ ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ثقل سامعه . وقر : چون سبکبار گشت هزل فروش درخور است آن زمان گرانی گوش .سنائی .رجوع به گران ...
گرانی کردن . [ گ ِک َ دَ ] (مص مرکب ) سنگینی کردن . تثاقل . (زوزنی ). تثقیل . (تاج المصادر بیهقی ) : و علامت خلط بلغمی آن است که ملازه دراز...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.