اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گرد برآمدن

نویسه گردانی: GRD BRʼAMDN
گرد برآمدن . [ گ ِ ب َ م َ دَ ] (مص مرکب ) به تلاش و تفحص گرداگرد چیزی گردیدن . (آنندراج ) (غیاث ). طوف . طواف . (تاج المصادر بیهقی ). جولان . جول . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
گرد برآمدن . [ گ َ ب َ م َ دَ ] (مص مرکب ) گرد بلند شدن . غبار برآمدن . گردانگیخته شدن : سرمست اگر درآیی عالم به هم برآیدخاک وجود ما را گرداز...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.