گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گردوی کنک نویسه گردانی: GRDWY KNK گردوی کنک . [ گ َ ی ِ ؟ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنچه از گردو را که مغزش به دشواری درآید گردوی کنک و سوزنی گویند. (فهرست لغات دیوان بسحاق ) : باز میویز فراوان به تنقل میخورآن زمان از سر گردوی کنک مغز درآر.بسحاق اطعمه (دیوان چ شیراز ص 13). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود