اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گرمابه بان

نویسه گردانی: GRMABH BAN
گرمابه بان . [ گ َ ب َ / ب ِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) حمامی . آنکه گرمابه را اداره کند.گرمابه دار. حمامچی : چون از در دررفتیم گرمابه بان و هر که آنجا بودند همه بر پای خاستند. (سفرنامه ٔ ناصرخسرو). رجوع به گرمابان و گرماوان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.