اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گلخن تاب

نویسه گردانی: GLḴN TAB
گلخن تاب . [ گ ُ خ َ ] (نف مرکب ) آنکه حمام راگرم کند. (آنندراج ). آنکه گلخن افروزد :
به گلخن چون روم از ننگ گلخن تاب در بندد
به روی ناکسی چون من در بستان که بگشاید؟

وحشی (از آنندراج ).


از جهان دل بغم عشق تو الفت دارد
همچو دیوانه که هم صحبت گلخن تاب است .

سلیم (از آنندراج ).


|| (اِ مرکب ) سوخت که در گلخن سوزند. (یادداشت مؤلف ). || آلتی که بدان گلخن سوزند. (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.