اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گل شکفتن

نویسه گردانی: GL ŠKFTN
گل شکفتن . [ گ ُ ش ِ ک ُ ت َ ] (مص مرکب ) بازشدن گل . شکفتن گل : اگر در خارستان روزگار گلی شکفد. (سندبادنامه ص 103). || امر غریبی به ظهور آمدن . (غیاث ) (آنندراج ). || امر غریب و ممتنعالوقوع به ظهور آوردن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 49).
- گل از گل کسی شکفتن ؛ بسیار شاد شدن . بینهایت خوشحال گردیدن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.