اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گلشن

نویسه گردانی: GLŠN
گلشن . [ گ ُ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور واقع در 36هزارگزی شمال خاوری چکنه ٔ بالا. هوای آن معتدل و دارای 83 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول آن غلات است . شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
گلشن . [ گ ُ ش َ ] (اِ مرکب ) جای گل و این مرکب است از گل و شن که کلمه ٔ نسبت است . (غیاث ) (آنندراج ). مرادف گلستان . (آنندراج ). گلزار. (صح...
گلشن . [ گ ُ ش َ ] (اِخ ) محمدعلی . نام پدر قاآنی بود که به گلشن تخلص میکرد و اصلش از ایل زنگنه ٔ کرمانشاه بود. مدتی در اصفهان و شیراز بسر ...
گلشن . [ گ ُ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چارکی بخش لنگه ٔ شهرستان لارواقع در 108000گزی شمال باختر لنگه و شمال کوه چهر. هوای آن گرم و د...
گلشن . [ گ ُ ش َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 8000گزی شمال زرند و 3000گزی باختر راه فرعی زرند به ...
گلشن .[ گ ُ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریوند بخش حومه ٔشهرستان نیشابور واقع در 28هزارگزی جنوب نیشابور. هوای آن معتدل و دارای 195 تن سک...
گلشن . [ گ ُ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ ارداک شهرستان مشهد واقع در 3هزارگزی جنوب خاوری مشهد. هوای آن معتدل و دارای...
گلشن . [ گ ُ ش َ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهردیران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 30هزارگزی شمال خاوری مهاباد و 10هزارگزی شمال باختری ...
گلشن . [ گ ُ ش َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سلوئیه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 32000گزی جنوب باختری زرند و 16000گزی خاور راه مالر...
گلشن . [ گ ُ ش َ ] (اِخ ) نام جدیدی است که برای طبس تعیین شده است . رجوع به طبس شود.
سبز گلشن . [ س َ گ ُ ش َ ] (اِ مرکب ) کنایه از آسمان است . (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ).
« قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.