اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گل گل

نویسه گردانی: GL GL
گل گل . [ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش آبدانان شهرستان ایلام واقع در 30000گزی جنوب خاوری آبدانان و 2000گزی شمال راه مالرو آبدانان به ایلام . هوای آن گرم و دارای 510 تن سکنه است . آب آن ازچشمه و محصول آن غلات ، لبنیات و پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
گل یک چشم . [ گ ُ ل ِ ی َ / ی ِ چ َ / چ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) به اصطلاح لوطیان ، نره . (آنندراج ) : چند سرگردانی خاطر دهداین گل یک چشم ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
گل نم زدن . [ گ ُ ن َ زَ دَ ] (مص مرکب ) افشاندن آب کم با پشت پنجه ٔ دست . آب کمی زدن با دست به چیزی . آب کمی به چیزی افشاندن . گل نمی...
گل و بوته . [ گ ُ ل ُ ت َ / ت ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نقش و نگار بر روی کاغذ و جامه و پارچه های ابریشمین و امثال آن . و رجوع به گل و بت...
به زبان محلی دوان یکی از روستاهای توابع کازرون به معنی بنشین روی زمین می باشد
توت سه گل . [ تو ت ِ س ِ گ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نباتی است خاردار، در برگ و گل شبیه به گل سرخ و ثمر آن در طعم و شکل مانند توت سیاه ...
پای در گل . [دَ گ ِ ] (ص مرکب ) گرفتار و حیران . (غیاث اللغات ).
گل آباد بالا. [ گ ُ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند واقع در 50هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. هوای آن معتدل و...
گل پاره گان . [ گ ُ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه ٔ شهرستان سراوان واقع در25000گزی جنوب خاوری سراوان ، کنار راه فرعی کوهک ...
گل خوش نظر. [ گ ُ ل ِ خوَش ْ / خُش ْ ن َ ظَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اسم فارسی مجنج است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). میفختج . (فهرست مخزن الادویه ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۱ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.