اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گمنام

نویسه گردانی: GMNAM
گمنام . [گ ُ ] (ص مرکب ) بی نام و نشان . (آنندراج ). بی نام . خامل . خامل ذکر. خامد. قَبور. (منتهی الارب ) :
نیمه شب پنهان بکوی دوست گمنامان شوند
شهره نامان را مسلم نیست پنهان آمدن .

خاقانی (دیوان چ سجادی ص 652).


|| بی سر و پا. || (اِ) علتی است که اسبان را میشود. (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
گمنام . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یعقوب وند پاپی بخش الوار گرمسیری شهرستان خرم آباد که در 47هزارگزی شمال حسینیه و 45هزارگزی خاور راه ...
نویسنده : مهدی طهماسبی دزکی کارشناس ارشد زبان وادبیات فارسی پیشینیه ارادت عاشقانه مردمان دیار چهارمحال وبختیاری به خاندان عصمت وطهارت را باید در سده ه...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.