اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گند سگ

نویسه گردانی: GND SG
گند سگ . [ گ ُ دِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ تفسیر خصی الکلب است و آن بیخی باشد، مانند خصیةالکلب و هر زوجی بر هم چسبیده یکی بزرگ و دیگری کوچک ، اگر مرد بزرگ آنرا بخورد و با زن جماع کند فرزندنرینه آرد و اگر زن کوچک آنرا خورد مادینه . خشک آن قطع شهوت کند و تر آن مقوی باه باشد و عربان آنرا قاتل اخیه گویند بواسطه ٔ آنکه آنها دو بیخ اند مانند دوزیتون بر هم چسبیده که یک سال یکی فربه و دیگری لاغرمیشود و سال دیگر آنکه فربه بود لاغر و آنکه لاغر بودفربه میگردد. (برهان ) (آنندراج ). دارویی شبیه به گند روباه که اکنون به سعلب معروف است و به تازی خصیةالثعلب نامند. (ناظم الاطباء). خصی الذئب . ثعلب . خصیةالثعلب . سحلب . بوزیدان . مستعجله . عروق بیض . شاطریون .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.