اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گنده چی

نویسه گردانی: GNDH CY
گنده چی . [ گ ُ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) رشیدی در ذیل گُنده آرد: کوفته که مدور و بزرگ ساخته در میان آتش اندازند، و گنده چی تصغیر آن یعنی گنده ٔ کوچک ، احمد اطعمه گوید :
تا که بود گنده چی امرد ابروترش
تا که بود حلقه چی شاهد شیرین دهن .

بسحاق اطعمه .


رجوع به گنده شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.