اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گودر

نویسه گردانی: GWDR
گودر. [ دِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش راین شهرستان بم واقع در 24 هزارگزی شمال باختری راین و 27 هزارگزی باختر شوسه ٔ بم به کرمان . سکنه ٔ آن 35 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
گودر. [ گ َ / گُو دَ ] (اِ) در پهلوی گوتر ۞ .مرکب از: گو (گاو) + تر، همریشه ٔ ترانه و توله و روی هم به معنی بچه گاو است . (مجله ٔ دانشکده ٔ ...
گودر. [ گ َ دَ ] (اِخ ) نام پسر شاپور. (برهان ) (رشیدی ) (آنندراج ). رجوع به گودرز شود.
گودر. [ گ َ دَ ] (اِخ ) نام پهلوانی ایرانی . (برهان ) (رشیدی ) (آنندراج ). رجوع به گودرز شود.
گودر. [گُو دَ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز که در 7 هزارگزی شمال دهدز، کنار راه مالرو لفنیان به گردبندان واقع شده است . کوهست...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.