گودرز
نویسه گردانی:
GWDRZ
گودرز. [ دَ ] (اِ) مرغی است که بیشتر بر کنارهای آب نشیند. (برهان ). مرغی باشد که بر آب بنشیند. (صحاح الفرس ). || چیزی را نیز گویند که خرق و التیام نپذیرد، یعنی از هم جدا نشود و به هم نیاید، و این معنی در فلکیات جاری است ، لاغیر. (برهان ). ظاهراً از برساخته های فرقه ٔ آذرکیوان است . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
گودرز. [ دَ ] (اِخ ) ۞ نام دو پادشاه است ۞ از ملوک اشکانی : اول نام پسر شاپور که ولیعهد پدر خویش بود و در زمان او معابد و مساجد بسیار خرا...
گودرز. [ دَ ] (اِخ ) نام دو پهلوان دیگر است از ایران : یکی پسر قارن بن کاوه ٔ آهنگر که حکومت صفاهان کرد و دیگری پسر کشواد که پدر گیو باشد. (...
گودرز. [ گُو دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کل تپه ٔ فیض اﷲبگی بخش مرکزی شهرستان سقز واقع در 30000 گزی شمال خاوری سقز و کنار رودخانه ٔ جغتو. ...
حسن آباد گودرز. [ح َ س َ دِ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گل تپه فیض اﷲبیگی بخش مرکز شهرستان سقز در 28هزارگزی شمال خاور سقز و دوهزارگزی جنوب...
قلعه گاه گودرز. [ ق َ ع َ هَِ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کل تپه فیض اﷲ بیگی بخش مرکزی شمال شهرستان سقز، واقع در 10 هزارگزی شمال قلعه که...