اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گونی

نویسه گردانی: GWNY
گونی . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش کرج شهرستان تهران . سکنه ٔ آن 35 تن است . در بهار ایل میش مست به این ده می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
گونی بافی . (اِخ ) (کارخانه ٔ...) کارخانه ٔ گونی بافی واقع در ایستگاه میان شاهی و ساری ، خطشمال ، 4هزارگزی شاهی ، 338هزارگزی تهران . (مؤلف ).
گونی کندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل . واقع در 25هزارگزی راه شوسه ٔ گرمی به اردبیل . کوهستانی و هوای...
گونی محله . [ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی بوده است از دهات ناحیه ٔ فخرعمادالدین در استراباد. (مازندران و استراباد رابینو ص 170 فارسی و 127 انگل...
گونی‌بافی‌. (نام مکان)، بخش شهری گونی‌بافی‌ در سوی خاوری شهر قائم‌شهر (شاهی‌) واقع شده است. این بخش با بنیاد کارخانه گونی‌بافی‌ در سال ۱۳۰۸ توسط رضا ...
گندم گونی وام . [ گ َ دُ ] (ص مرکب ) اسمر. || قهوه ای رنگ . (ناظم الاطباء).
علی لاله گونی . [ ع َ ی ِ ل َ ] (اِخ ) ابیوردی لاله گونی شیرازی . رجوع به علی شیرازی (ابیوردی ...) شود.
گوونی. (ا.). آلباتروس/قادوس/باتروس پاسیاه (نام علمی: Phoebastria nigripes). در عربی قطرس أسود الرجلین. نزد دریانوردان گوونی= gooney نام یک گونه از تیر...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.