اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گیتی افروز

نویسه گردانی: GYTY ʼFRWZ
گیتی افروز. [ اَ ] (نف مرکب ) روشن کننده ٔ دنیا. فروزنده ٔ دنیا :
چنین گفت آن کس که پیروز گشت
سر بخت او گیتی افروز گشت .

فردوسی .


که بهرام بر ساوه پیروز گشت
به رزم اندرون گیتی افروز گشت .

فردوسی .


مخالف تو اگر شمع گیتی افروز است
چو شمع یک شبه عمرش بود نه دیر و دراز.

سوزنی .


چون شعله ٔ صبح گیتی افروز
در خرمن شب زد آتش روز.

نظامی .


لیلی نه که صبح گیتی افروز
مجنون نه که شمع خویشتن سوز.

نظامی .


|| (اِ مرکب ) کنایه از آفتاب است :
به خشکی رسیدند چون روز گشت
گه تابش گیتی افروز گشت .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.