گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گیسوی سفید نویسه گردانی: GYSWY SFYD گیسوی سفید. [ سو ی ِ س َ /س ِ ] (ترکیب وصفی ) گیس سفید. موی سپید : تا بسوزم به نهان خانه ٔ وصلت هر شب چرب چون شمع کنم پیش تو گیسوی سفید.علی خراسانی (از بهار عجم ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود