لامرد
نویسه گردانی:
LAMRD
لامرد. [ م َ ] (اِخ ) دیهی به فارس دوازده فرسنگ میانه ٔ جنوب و مشرق گله دار. (فارسنامه ٔ ناصری ). دهی مرکز دهستان تراکمه ٔ بخش کنگان شهرستان بوشهر واقع در 12 هزارگزی جنوب خاوری کنگان کنارراه فرعی لار به گله دار. جلگه ، گرمسیر، مالاریائی . دارای 510 تن سکنه . شیعه . فارسی زبان . آب آن از قنات وچشمه . محصول آنجا غلات و حبوبات و پیاز و انار و شغل اهالی آن زراعت است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.