اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لب ریز شدن

نویسه گردانی: LB RYZ ŠDN
لب ریز شدن . [ ل َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ۞ فیضان . ریختن مظروف و بیشتر مایع از ظرف چون بیش از اندازه باشد.
- جام صبرلبریز شدن ؛ ناشکیبا گشتن . بیش تاب نداشتن . صبر به آخر رسیدن .
- کاسه ٔ صبر کسی لبریز شدن ؛ برسیدن شکیب او.
- پیمانه ٔ عمر کسی لب ریز شدن ؛ برسیدن اجل او : چون پیمانه ٔ عمر او لب ریز شد...(تاریخ شاهی احمد یادگار ص 271).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
ظرفش لبریز شدن . [ ظَ ف َ ل َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عمرش به سر رسیدن . پیمانه اش پر شدن . || طاقت و شکیب او به پایان رسیدن . طاقتش طاق شدن ...
پیمانه لبریز شدن . [ پ َ / پ ِ ن َ / ن ِ ل َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پیمانه پر شدن . و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 325 شود : در آرزوی روی تو پیمان...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.