لحن
نویسه گردانی:
LḤN
لحن . [ ل َ ح َ ] (ع مص ) فهمیدن سخن را. (منتهی الارب ). || دریافتن . (تاج المصادر). دریافتن و آگاه و خبردار گردیدن به حجت خود. (منتهی الارب ). || زیرک شدن . || خطا کردن در خواندن و در اعراب . رجوع به لَحن شود. (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
لهن . [ ل ُ هََ ] (ع اِ) ج ِ لهنة.