لخی
نویسه گردانی:
LḴY
لخی . [ ل َخ ْی ْ ] (ع مص ) مال کسی را دادن . || دارو در بینی یا در گلوی کسی ریختن . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
لخی . [ ل َ خا ] (ع اِ) (به مدّ نیز آید یعنی لخاء) دارودان که بدان دارو در بینی ریزند. یا نوعی از پوست ستور دریایی که بدان دارو در بینی ر...
لخی . [ ل َ خا ] (ع مص )بیهوده بسیار گفتن و هرزه دراییدن . (منتهی الارب ).