اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لشنی

نویسه گردانی: LŠNY
لشنی . [ ل َ ش َ / ل َ ش ِ / ل َ ] (حامص ) لغزندگی . ملاست . نسوئی : التزلج ؛ بلخشیدن پای از لشنی . الزلج ؛ خزیدن پای از نسوئی یعنی از لشنی . (مجمل اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
لشنی . [ ل َ ش َ ](اِخ ) طایفه ای از طوایف قشقائی . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 81). برخی از آنها در دهات خضرک و مرودشت ده نشین گشته اند و مح...
ایل لشنی یکی از ایل لر منشعب شده ایل زند از شاخه لرهای شمالی ساکن در استان فارس می باشد.[۱] لشنی مناطق با جمعیت چشمگیر ایران: ساکن در استان فارس،لرستا...
لشنی آباده ای . [ ل َ ش َ دِ ] (اِخ ) طایفه ای از طوایف قشقائی ایران مرکب از400 خانوار که در همراه عمله سکونت دارند. (از جغرافیای سیاسی کیه...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.