اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لط

نویسه گردانی: LṬ
لط. [ ل َطط ] (ع مص ) چسبیدن به چیزی . لازم گرفتن آن را. (منتهی الارب ). ملازم شدن . (تاج المصادر). || پنهان کردن . || پوشیده داشتن خبر. (منتهی الارب ). پوشیدن چیزی . (تاج المصادر). || بند کردن در را. || چسپانیدن چیزی را. (منتهی الارب ). بادوسانیدن . (تاج المصادر). || انکار کردن حق کسی را. (منتهی الارب ). حق کسی را انکار کردن . (تاج المصادر). || آوردن ناقه دم را میان ران وقت دویدن . (منتهی الارب ). دم را به میان ران برآوردن شتر. (منتخب اللغات ). || فروهشتن پرده . (منتهی الارب ). پرده فروهشتن . (تاج المصادر). || لطَ نفسه ؛ با حربه خویشتن را صدمه زد. خویشتن را به دست خویش آسیب رسانید. (دزی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
لت و پار شدن . [ ل َ ت ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) متفرق و پراکنده شدن . جزٔجزء و پاره پاره شدن . پاره پاره و لخت لخت شدن . پریشان شدن .- لت و پار ...
لت و پار کردن . [ ل َ ت ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پاره پاره کردن . بقطعات خرد و بزرگ جدا کرده پراکندن . پراکنده و متفرق کردن . بی نظم و ترتیبی ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.