اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لعب معکوس

نویسه گردانی: LʽB MʽKWS
لعب معکوس . [ ل َ ب ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در حاشیه ٔ مثنوی چ علاءالدوله بمعنی بازیچه ٔ وارونه آورده . و شاید از اصطلاحات شطرنج باشد و شاید که مراد همان معنی لغوی دو کلمه باشد به صورت اضافه :
لعب معکوس است و فرزین بند سخت
حیله کم کن کار اقبال است و بخت .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.