گفتگو درباره واژه گزارش تخلف لکلک بچه نویسه گردانی: LKLK BCH لکلک بچه . [ ل َ ل َ ب َ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) بچه ٔ لکلک : هست بر لکلک ز جیلان و بقم منقار و پای پس چرا گشت آبنوسین هر دو پر لکلک بچه .سوزنی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود