گفتگو درباره واژه گزارش تخلف لم نویسه گردانی: LM لم . [ ل َ ] (ع حرف ) حرف نفی . نه . بی . نا. (منتهی الارب ) : یکدم بکش قندیل رابیرون کن اسرافیل راپر برفتر جبریل رانه لا گذار آنجا نه لم .سنائی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی لم دادن لم دادن . [ ل َ دَ ] (مص مرکب ) یک بری بر بالش یا مخده ای تکیه کردن برای تمدد اعصاب . لمیدن . به راحت به یک سوی بدن نیمه دراز کشیدن .- ... کن لم یکن کُن لَم یَکُن. عبارتی است عربی به معنی لُغویِ بود آنچه بود. این عبارت در زمینهٌ اقتصادی به معاملاتی نسبت داده می شود که بر اساس ناهماهنگی و یا ناهماهن... کان لم یکن همتای پارسی این ترکیب عربی، این است: آنابیش ānābiŝ (پهلوی: ānābiŝn) *** فانکو آدینات 09163657861 کان لم یکن صفر-بی اعتبار-ملغی کان لم یکن حذف ـ محو شود، لغو ـ ملغی گردد تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود