لم
نویسه گردانی:
LM
لم . [ ل َم م ] (ع مص ) فراهم آوردن چیزی را. (منتهی الارب ). گرد کردن . (تاج المصادر). جمع آوردن با هم . (ترجمان القرآن ). || نیکو گردانیدن . یقال : لم ّ اﷲ شعثه ؛ ای اصلح وجمع ما تفرّق و قارب بین شتیت اموره . (منتهی الارب ).به اصلاح آوردن . (تاج المصادر). || فرودآمدن . (منتهی الارب ). || خوردن بخش خود و یاران خود و منه قوله تعالی : تأکلون التراث اکلا لَمّاً(قرآن 19/89)؛ ای نصیبکم و نصیب صاحبکم . ابوعبیدة یقال : لممته اجمع حتی اتیت علی آخره . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
کُن لَم یَکُن. عبارتی است عربی به معنی لُغویِ بود آنچه بود. این عبارت در زمینهٌ اقتصادی به معاملاتی نسبت داده می شود که بر اساس ناهماهنگی و یا ناهماهن...
حذف ـ محو شود، لغو ـ ملغی گردد