اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لمبر

نویسه گردانی: LMBR
لمبر. [ ل ُ ب َ ](اِخ ) دهی جزء دهستان مشکین خاور بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر، واقع در 24هزارگزی خاور خیاو و پانصدگزی شوسه ٔ خیاو به اردبیل . جلگه ، معتدل و دارای 440 تن سکنه . آب آن از چشمه و سبلان و نهر انار. محصول آنجا غلات ، حبوبات و میوه جات . شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
لمبر. [ ل ُ ب َ ] (اِ) لُنْبَر. در تداول عوام ، قسمت زیر سرین ازپشت . گوشت سرین . گوشت پشت ران آدمی خاصه فربه آن .
لمبر. [ ل َ / ل ُ ب ُ ] (اِ) لنْبُر. در اصطلاح بنایان ، فشاری که از حمل زاید بر قوت حامل پدید آید.- لمبر پیدا کردن دیواری ؛ در قسمتی شکست ب...
لمبر. [ ل ُ ب َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان گیوی بخش سنجید شهرستان هروآباد، واقع در پانزده هزارگزی خاوری سنجید و پانزده هزارگزی شوسه ٔ هروآباد به ...
نمونه، الگو
لمبر. [ لُم ْ ب َ ] (اِ) (اصطلاح عامیانه) لمبر/لنبر که با خوردن و زدن به معنی تکان خوردن، نوسان و بالا و پائین و جابجا شدن مایعات و سطوح آنهاست. ۱. تک...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.