گفتگو درباره واژه گزارش تخلف لنگ نویسه گردانی: LNG لنگ . [ ل َ ] (اِ) لای ؟ لِه ؟ دُردی ؟ : از لنگ و رنگ کون و دهان را به گرد خنب کون لنگ خای کرد و دهان رنگ دوش کرد.سوزنی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۸ ثانیه واژه معنی میل لنگ میللَنگ قطعهای در موتورها است که حرکت خطی پیستونها را تبدیل به حرکت دورانی میکند. میللنگ معمولاً به وسیله یاتاقان روی بلوک سیلندر سوار میشود و ق... لنگ بره لنگ بره . [ ل ِ ب َرْ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) قسمی از آش است که از آرد گندم میسازند و بر ران نهاده مثل رسن می تابند و بریان کرده در گوشت می پز... لنگ و شل این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. قروم لنگ این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. کمیت لنگ کمیت کسی لنگ بودن ۱- معنی کمیت: واژه عربی است؛ در اصل به معنای اسبِ سرخ رنگ یا دارای یال سرخ و دم سیاه. یعنی عاجز و درمانده است. ۲- در مضیقه مالی قرار... لنگ خاکی لنگ خاکی . [ ل ِ ] (اِ مرکب ) حریف را به خاک انداخته پا بر پشتش زدن . (غیاث ) : همچو نقش قدمش خوش بنوازی چالاک لنگ خاکی که دگر غیر نخیزد از... لنگ دراز لنگ دراز. [ ل ِ دِ ] (ص مرکب ) دارای پای دراز و بیشتر به طنز مردم طویل القامه را گویند. لنگ زدن لنگ زدن . [ ل َ زَ دَ ] (مص مرکب ) لنگیدن در عمل یا کار یا سخن (؟) : او نیز عریان و مجذوب بود. غایتش آنکه گاهی معقول میگفت و با مردم حرف ... لنگ سرکش لنگ سرکش . [ ل ِ س َ ک َ / ک ِ ] (اِ مرکب ) فنی از فنون کشتی و آن پای خود را به عضوی از اعضای حریف بند کردن و به زور کشیدن است . (غیاث ) : ... لنگ شدن لنگ شدن . [ ل َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) از یک پای عاجز شدن . شل شدن . در پای کوتاهی یا شکستگی یافتن . اقعاد. (منتهی الارب ). || لنگ شدن کاری ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۵ ۴ ۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود