اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لنگری

نویسه گردانی: LNGRY
لنگری . [ ل َگ َ ] (اِ) بشقاب مانند بسیار بزرگ که در آن پلاو کنندو آن نسبت به لنگر صوفیان و فتیان است که این ظرف در آنجا به کار برده میشد. نوعی از طشت بزرگ . (غیاث ).بشقابی سخت بزرگ . لگن مانندی بزرگ برای غذاخوری . صحن . بشقاب گونه ای بسیار بزرگ با لبه ٔ پهن که در لنگرهادر آن طعام کشیدندی خوردن صوفیان را. ظرف بزرگ برای کشیدن پلو، شاید معمول لنگرهای درویشان بوده است . قسمی دوری بزرگ . دوری بسیار بزرگ لب تخت . ظرف غذا که از قاب بزرگتر باشد. دوری های بسیار بزرگ با لبه های پهن : دوهزار چینی دیگر از لنگری و کاسه های کلان و خمره های چینی کلان و خرد. (تاریخ بیهقی ص 425).
منشین به بحر سفره ٔ شاهان که اندر او
گرداب شاه کاسه و طوفان لنگری .

محسن تأثیر (از آنندراج ).


- امثال :
وقتی که نیست کو اشتها وقتی که هست دو لنگری .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
لنگری . [ ل َ گ َ ] (حامص )عمل مقیم ساختن به جائی یا متوقف کردن : آسمان در کشتی عمرم ندارد جز دو کارگاه شادی ، بادبانی گاه محنت ، لنگری . ...
کعب لنگری . [ ک َ ب ِ ل َ گ َ ] (اِخ ) نام شخصی است که نهایت حریص در خوردن بود و طمع بسیار داشت (آنندراج ) (غیاث اللغات ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.