اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لو

نویسه گردانی: LW
لو. [ ل َ / لُو ] (اِ) حلوا. (جهانگیری ). نوعی از حلوا. (برهان ) :
لو و لوزینه اش در کار کردند
ز جام عشرتش بیدار کردند.

مجیر بیلقانی .


|| پشته . بلندی . (از جهانگیری ) (از برهان ) :
بدو بر شبان گفت ایدر بدو
ره تازه پیش آیدت پر ز لو ۞ .

فردوسی .


|| زردآب . (جهانگیری ). زردآب را نیز گویند که به عربی صفرا خوانند. (برهان ) ۞ :
غلط مکن ز ترش گر برای دفعلو است
ز رشک چون تو نگاری است رنگ و بوی ترش .

مولوی .


|| لب . (جهانگیری ). به معنی لب هم آمده که به زبان عربی شفه گویند، چه در فارسی باء به واو و برعکس تبدیل می یابد. (برهان ) :
مخلف خالدار مو لو شکر و کفاخشن
حاجت وصف بنده نی هرکه خشن مجاخشن .

پورفریدون .


|| لاو.
ترکیب ها:
- لو انداختن . لوانداز. لو دادن . رجوع به هر یک از این مدخل ها در ردیف خود و لاو شود.
|| نامی که در شهسوار و رامسر به اوجا دهند. رجوع به اوجا شود. || در لهجه ٔ گیلکی ، بیاره یعنی بته ٔ پاره ای گیاهان ، چون : هندوانه ، خربزه ، کدو، خیار و مانند آن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
لو و لیس زدن . [ ل َ / لُو وُ زَ دَ ] (مص مرکب ) ظاهراً به معنی لب چش کردن و اندک خوردن است . (آنندراج ). رجوع به لب و لیسه شود : کسی کز ...
میان لو پایین . (اِخ ) دهی است از دهستان جیرستان بخش باجگیران شهرستان قوچان ، واقع در 45هزارگزی شمال باختری باجگیران با 239 تن سکنه . آب آ...
عبدالرحمان لو. [ ع َ دُرْ رَ ] (اِخ ) نام طایفه ای است از طوائف قشقائی . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 85).
قشلاق گنجه لو. [ ق ِ گ َ ج َ ] (اِخ ) قشلاقی جزء دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 36 هزارگزی شمال خاوری کلیبر و 36 هزارگزی شوسه ٔ...
لو کان و لابد. [ ل َ ن َ وَ ب ُدد ] (ع جمله ٔ فعلیه ) اگر بود و ناچار.
لو خلی و طبعه . [ ل َ خ ُل ْ لی َ وَ طَ ع َه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) اگر او را به حال خود گذارند. لو خلی و نفسه .
لو خلی و نفسه . [ ل َ خ ُل ْ لی َ وَ ن َ س َه ْ ] (ع جمله ٔفعلیه ) اگر او را به خویش گذارند. لو خلی و طبعه : الانسان لو خلی و نفسه فانه صادق ...
اژیه لو دانوا. [ اُی ِ ل ُ ] (اِخ ) اژیه ٔ دانمارکی . رجوع به اُژه شود.
قشلاق خلیفه لو. [ ق ِ خ َ ف َ ] (اِخ ) دهی ازدهستان تیرچائی بخش ترکمان شهرستان میانه واقع در 19 هزارگزی شمال خاوری ترکمان و 15 هزارگزی شو...
نوروزعلی بیگ لو. [ ن َ ع َ ب َ ] (اِخ ) نام یکی از ایلات اطراف اجارود آذربایجان است که در سبلان مسکن دارد. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ...
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۱۴ ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.