لو
نویسه گردانی:
LW
لو. (اِ) ظرف هرچه باشد. (شعوری ).
واژه های همانند
۱۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
قزل لو. [ ق ِ زِ ] (اِخ ) دهی از بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 48 هزارگزی شمال باختری سراسکند و 18 هزارگزی شوسه ٔ تبریز به سراسکند و 10 هز...
چبق لو. [ چ ُ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 28هزارگزی شمال باختری قره آغاج و ده هزارگزی جنوب ...
چبق لو. [ چ ُ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیرتاج شهرستان بیجار که در 48هزارگزی خاور بیجار و 3هزارگزی رودخانه ٔ تلوار واقع شده . تپه ماهور و ...
چبق لو. [ چ ُ ب ُ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «از قرای توابع خرقان است که نصف زراعت آن دیمی و نصف آبی میباشد. در پائین این آبادی ...
تکه لو. [ ت َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان نازلو است که در بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه واقع است و در حدود 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی...
قلی لو. [ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برکشلو بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ، واقع در 10500گزی خاور ارومیه . در مسیر شوسه ٔ کلمانخانه به ارومیه ...
هشت لو. [ هََ ] (اِ مرکب ) ورق بازی که دارای هشت خال باشد. (یادداشت به خط مؤلف ).
هفت لو. [ هََ ] (اِ مرکب ) ورق بازی که دارای هفت خال باشد. (یادداشت مؤلف ). در هر دست ورق چهار هفت لو وجود دارد.
یلک لو. [ ی ِ ل َ لو ] (اِخ )دهی است از دهستان آجرلوی بخش مرکزی شهرستان مراغه ،واقع در 19هزارگزی شمال خاوری شوسه ٔ شاهین دژ-میاندوآب . سکنه ...
ولی لو. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بدوستان بخش هریس شهرستان اهر واقع در 2500 گزی شوسه ٔ تبریز به اهر، دارای 605 تن سکنه . رجوع به فره...