گفتگو درباره واژه گزارش تخلف لو نویسه گردانی: LW لو. (اِخ ) ۞ نام رودخانه ای به فرانسه به درازای 125هزار گز. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی علی بکل لو علی بکل لو. [ ع َ ب َ ] (اِخ ) یکی از طوایف ایل قشقایی ایران و مرکب از 150 خانوار است که در مانیان و سارک آباد مسکن دارند. (از جغرافیای سیاس... علی بیگ لو علی بیگ لو. [ ع َ ب َ] (اِخ ) دهی است از دهستان شرفخانه ، بخش شبستر شهرستان تبریز. واقع در 16 هزارگزی باختر شبستر و 3 هزارگزی راه شوسه ٔ صوفیا... علی بیگ لو علی بیگ لو. [ ع َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نازلو، بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه . واقع در 21 هزاروپانصدگزی شمال ارومیه ، و 2 هزاروپانصدگزی خ... علی بیگ لو علی بیگ لو. [ ع َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرحمت آباد، بخش میاندوآب ، شهرستان مراغه . واقع در 15 هزارگزی شمال باختری میاندوآب و 8 هزارگز... علی بیگ لو علی بیگ لو. [ ع َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کندوان ، بخش ترک ، شهرستان میانه . واقع در 16 هزارگزی شمال خاوری بخش ، و 29 هزارگزی راه شوس... علی بیگ لو علی بیگ لو. [ ع َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ارشق مرکزی ، شهرستان خیاو. این ده مشهور به علی محمدلو است . رجوع به علی محمدلو است . (از فر... خدابنده لو خدابنده لو. [ خ ُ ب َ دَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستان های پنجگانه ٔ بخش قیدار شهرستان زنجان است . این دهستان در قسمت خاوری بخش قیدار واقع و ا... خدابنده لو خدابنده لو. [ خ ُ ب َ دَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش قروه ٔ شهرستان سنندج است . این دهستان در انتهای شمال باختری آن شهرستان واقع و ... خدابنده لو خدابنده لو. [ خ ُ ب َ دَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاه است . این دهستان در شمال و شمال باختری صحنه واقع و منطق... خدابنده لو خدابنده لو. [ خ ُ ب َ دَ / دِ ] (اِخ ) نام شعبه ای است از ایل شاهسون . (یادداشت بخط مؤلف ). در جغرافیای سیاسی کیهان ص 376: یورت این ایل به... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۱۴ ۱۲ ۱۳ ۱۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود