لوا
نویسه گردانی:
LWʼ
لوا. [ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه قزوین و رشت ، میان پائین بازار رودبار و گنجه در 272هزارگزی تهران .
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
لووع . [ ل ُ ] (ع مص ) لوع . بددل گردیدن و حریص و بدخوی گشتن . (منتهی الارب ). رجوع به لوع شود.