اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لوح ساده

نویسه گردانی: LWḤ SADH
لوح ساده . [ ل َ / لُو ح ِدَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ لوح ساذج . لوح پاک . (آنندراج ) :
گفتی که حافظ اینهمه رنگ و خیال چیست
نقش غلط ببین که همان لوح ساده ایم .

حافظ.


|| کنایه از احمق و بیخرد. ساده لوح . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ساده لوح . [ دَ / دِل َ / لُو ] (ص مرکب ) کنایه از مرد خفیف العقل . (بهارعجم ) (آنندراج ). کنایه از احمق و بی شعور. (غیاث اللغات ). ساده دل : ساد...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.